کد خبر: ۴۴۱۴۳۰
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۴
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۰۶

چگونه یک روز «کسل کننده» را نجات دهیم؟

روان‌شناسان معتقدند با به‌کارگیری روش‌هایی ساده‌ می‌توان روزهای کسل کننده و بی‌انرژی را به لحظاتی مثبت و پربار تبدیل کرد.

روان‌شناسان معتقدند با به‌کارگیری روش‌هایی ساده‌ می‌توان روزهای کسل کننده و بی‌انرژی را به لحظاتی مثبت و پربار تبدیل کرد.

گاهی بدون دلیل مشخصی احساس خستگی، بی‌حوصلگی یا نارضایتی می‌کنیم؛ اما کارشناسان علوم رفتاری می‌گویند با چند تغییر کوچک در عادت‌های روزمره می‌توان ذهن و روح را از این حالت خارج کرد و به آرامش و تعادل بازگشت.

 

 به نقل از ریل سیمپل،  در میان روزهای خوب و بد، بسیاری  لحظاتی را تجربه می‌کنند که نه می‌توان آن‌ها را واقعاً بد دانست و نه خوب؛ دوران‌هایی که احساس بی‌حالی، بی‌انرژی بودن و نارضایتی مبهم بر ما غلبه می‌کند. این حالت‌هایی به‌اصطلاح «حالت خنثی» می‌توانند روز را برایمان کسل‌کننده و بی‌هدف جلوه دهند.

 

در چنین زمان‌هایی، بهره‌گیری از راهکارهای روان‌شناختی می‌تواند نقش چشمگیری در بهبود خلق‌وخو و بازگرداندن انرژی ذهنی و عاطفی ما ایفا کند. به‌ویژه وقتی حتی خودمان هم دقیق نمی‌دانیم چه چیزی موجب ناراحتی‌مان شده است. در ادامه، توصیه‌هایی از کارشناسان علم رفتار را می‌خوانید که به شما کمک می‌کنند روزهای کسل‌کننده را نه‌تنها پشت سر بگذارید، بلکه شاید حتی از آن‌ها لذت ببرید.

طبیعت گردی

یکی از ساده‌ترین و در عین حال مؤثرترین راه‌ها برای تغییر حال و هوا، بیرون رفتن از خانه و قرار گرفتن در دل طبیعت است. نیازی نیست به کوهستان بروید یا در جنگل چادر بزنید؛ پژوهش‌ها نشان می‌دهد حتی کمتر از یک ساعت حضور روزانه در محیط باز می‌تواند در کنترل استرس بسیار مؤثر باشد.

جیمز جکسون، استاد پژوهشی پزشکی و روان‌پزشکی در دانشگاه وندربیلت، می‌گوید: «حتی ۲۰ تا ۳۰ دقیقه وقت گذراندن در طبیعت، سطح کورتیزول را کاهش می‌دهد و در افراد حس شگفتی و قدردانی ایجاد می‌کند. حالتی ذهنی که استرس را به‌طور چشمگیری پایین می‌آورد.»

بنابراین اگر روزتان کسل کننده است، کافی است کفش‌هایتان را بپوشید و قدمی در پارک یا خیابان‌های آرام اطراف بزنید. تماس با هوای تازه و دیدن رنگ‌های طبیعی به‌سادگی می‌تواند حال ذهنی شما را تغییر دهد.

دفترچه‌ی قدردانی

برای بسیاری از ما، نوشتن روزانه شاید کار خسته‌کننده‌ای به نظر برسد، اما نگهداری از دفترچه‌ی سپاسگزاری به معنای نوشتن صفحات طولانی از تأملات درونی نیست. گاهی تنها چند جمله کافی است. روان‌شناسان می‌گویند نوشتن منظم چیزهایی که بابت آن‌ها سپاسگزاریم، به سلامت روان کمک می‌کند و نشانه‌های افسردگی و اضطراب را کاهش می‌ده

جکسون پیشنهاد می‌کند: «هر روز پنج تا ده دقیقه وقت بگذارید و دو یا سه چیزی را که بابت آن‌ها قدردانید بنویسید، سپس چند لحظه‌ای را به تأمل یا مدیتیشن درباره‌ی آن‌ها اختصاص دهید.» این تمرین ساده، ذهن را از چرخه‌ی منفی‌نگری بیرون می‌کشد و باعث می‌شود دیدگاه‌مان نسبت به زندگی روشن‌تر شود.

بیدار کردن خلاقیت

کیت روزیِر، روان‌شناس بالینی و بنیان‌گذار مرکز خدمات روان‌شناختی بلوم، معتقد است: «وقتی در وضعیت منفی ذهنی هستیم، بخش‌هایی از مغز که مسئول تخیل، بازی و خودانگیختگی‌اند، ممکن است خاموش یا بی‌تحرک شوند. برای همین، لازم است با فعالیت‌های خلاقانه آن‌ها را دوباره فعال کنیم.»

اگر خود را هنرمند نمی‌دانید، نگران نباشید؛ هدف، خلق اثر هنری نیست، بلکه تجربه‌ی حس آفرینندگی است. نقاشی کشیدن، آشپزی با دستور جدید، یا حتی رقصیدن در خانه، همه این‌ها می‌توانند ذهن خسته را احیا کنند. فعالیت‌های خلاقانه، علاوه بر سرگرمی، باعث ترشح دوپامین می‌شوند که با احساس رضایت و انگیزه در ارتباط است.

ورزش حتی سبک

تحرک فیزیکی، یکی از مهم‌ترین عوامل تنظیم خلق است. جکسون می‌گوید: «ورزش موجب افزایش تولید سروتونین و دوپامین می‌شود. دو ماده‌ی شیمیایی مهم در مغز که تعادل خلق‌وخو را حفظ کرده و حس آرامش ایجاد می‌کنند.»

برای بهره‌مندی از اثرات آن نیازی به دویدن ماراتن یا تمرین‌های سخت در باشگاه نیست. حرکات کششی سبک، پیاده‌روی در پارک یا شرکت در کلاس‌های گروهی شاد می‌تواند تأثیر مشابهی داشته باشد. او اضافه می‌کند: «ورزش در کنار دیگران، چه دوستان و چه اعضای خانواده، معمولاً اثر دوچندان بر روحیه دارد.» حتی چند دقیقه رقص یا حرکات موزون در خانه می‌تواند انرژی را بازگرداند و حس سبکی در ذهن ایجاد کند.

پیدا کردن «جرقه‌ها» 

تمرین ذهن‌آگاهی یا مایندفولنس، یعنی آگاه بودن از لحظه‌ی حال، توجه به محیط و احساسات بدون قضاوت. روزیِر پیشنهاد می‌کند هنگام تلاش برای بهبود حال، به دنبال «جرقه‌ها» باشید؛ اصطلاحی که او برای لحظات کوچک و مثبت روزمره به کار می‌برد.

او توضیح می‌دهد: «جرقه‌ها برخلاف محرک‌های منفی، لحظات ساده‌ای هستند که اگر کمی توجه کنیم، می‌توانند جادویی به نظر برسند. مثلاً وقتی نور خورشید از پنجره می‌تابد و رنگین‌کمانی روی زمین می‌سازد، یا وقتی اولین لقمه از ساندویچ موردعلاقه‌تان را می‌چشید، یا زمانی که لباس به رنگ محبوب‌تان می‌پوشید.»

شاید این لحظات ناچیز به نظر برسند، اما تمرکز آگاهانه بر آن‌ها می‌تواند ذهن را به سوی تفکر مثبت‌تر هدایت کند.

ارتباط با دیگران

گاهی حال بد نتیجه‌ی ساده‌ی یک چیز است: تنهایی. تعامل با دوستان، خانواده یا حتی افراد غریبه می‌تواند خلق‌وخو را به‌طور محسوسی بهبود دهد. جکسون می‌گوید: «مطالعات نشان می‌دهد ارتباط با دیگران، به‌ویژه زمانی که این ارتباط معنادار باشد، به‌طور قابل‌اعتماد حال افراد را بهتر می‌کند.»

تماس تلفنی با دوستی قدیمی، گفت‌وگویی کوتاه با همسایه، یا قرار ملاقات پس از کار همه می‌توانند کمک‌کننده باشند. به گفته‌ی روان‌شناسان، حتی رفتارهای کوچکِ محبت‌آمیز نسبت به دیگران، حال خودمان را هم بهتر می‌کند. روزیِر می‌گوید: «به دیگران همان احساسی را منتقل کنید که دوست دارید در خودتان تقویت شود.»

این عمل مهربانانه می‌تواند به سادگی تعریف کردن از کفش کسی در خیابان یا تشکر صمیمانه از صندوق‌دار فروشگاه باشد. او اضافه می‌کند: «همین انتخاب‌های کوچک و آگاهانه می‌توانند تغییرات بزرگی در انرژی و خلق‌وخو ایجاد کنند.»

در نهایت، روزهای «کسل کننده» بخش اجتناب‌ناپذیری از زندگی هستند، اما معنایش این نیست که باید اسیرشان شویم. با به‌کارگیری چند عادت ساده اما علمی می‌توانیم حتی در خنثی‌ترین روزها، جرقه‌ای از نشاط و معنا بیابیم.