از نوزاد دیجیتال تا بازسازی صدا؛ تجربههای بحثبرانگیز هوش مصنوعی در سینمای ایران

ورود هوش مصنوعی به سینمای ایران، بحثهای تازهای را میان اهالی هنر برانگیخته است؛ از امکان ارتقای کیفیت آثار تا نگرانیها درباره حذف نقش نیروی انسانی. عباس رافعی، فیلمنامهنویس و کارگردان سینما، در گفتوگو با ما از نگاه خود به این فناوری و تجربههای داخلی میگوید.
چند سالی است که هوش مصنوعی، به عنوان یکی از بزرگترین انقلابهای تکنولوژیک، پای خود را به حوزههای مختلف هنر و صنعت باز کرده است. از نگارش فیلمنامه و تدوین گرفته تا بازسازی صحنههای پیچیده و حتی خلق بازیگرانی که هرگز وجود نداشتهاند، این فناوری توانسته مرز میان تخیل و واقعیت را کمرنگتر از همیشه کند. سینمای ایران نیز از این موج جهانی بینصیب نمانده و در چند پروژه اخیر، نمونههایی از استفاده هوش مصنوعی را شاهد بودهایم؛ از جمله در فیلم «موسی کلیمالله» که با بهرهگیری از فناوری هوش مصنوعی، اَکتها و حرکات بازیگر نوزاد بازسازی شد تا دقت و ظرافت بیشتری به تصویر نهایی بخشیده شود.
با این حال، پرسشهای اساسی همچنان پابرجاست: آیا ورود هوش مصنوعی میتواند به رشد خلاقیت در سینمای ایران کمک کند یا به تدریج جای نیروهای انسانی را خواهد گرفت و به کاهش کیفیت و اصالت آثار منجر خواهد شد؟ آیا تجربههای انجامشده در ایران از استانداردهای جهانی فاصله دارد یا میتواند به نقطه شروعی برای جهشی تازه بدل شود؟
برای بررسی این موضوع، به سراغ عباس رافعی، فیلمنامهنویس و کارگردان، رفتیم تا دیدگاههای او را درباره تأثیر هوش مصنوعی بر آینده سینما، نقش آن در کارگردانی و تدوین، و میزان موفقیت نمونههای داخلی جویا شویم.
رافعی، ابتدا در گفتوگو با ما درباره این موضوع که آیا هوش مصنوعی میتواند تدوینگران و کارگردانان را به آرامی کنار بزند و یا حداقل کار را را برای آنها رقابتیتر کند، با اشاره به سابقه مواجهه سینما با فناوریهای نوین چنین توضیح داد: «زمانی که تازه تلویزیون وارد خانههای مردم شده بود و به آرامی فضا به سمتی میرفت که در هر خانه یک تلویزیون باشد، برخی میگفتند با این حساب پس سینماها تعطیل میشوند و تلویزیون جایگزین خواهد شد، چون مردم دیگر تماشای فیلم و سریال در خانه را ترجیح میدهند، اما دیدیم چنین اتفاقی رخ نداد. سالهای بعد از آن هم، وقتی ماهواره آمد و کانالهای متنوع و رنگارنگ ایجاد شد، باز هم گفته میشد این پدیده خطرناک است و سینما رو به افول خواهد رفت. اکنون هم میگویند هوش مصنوعی میآید و فیلمنامه مینویسد و کارگردانی میکند، پس همه چیز تغییر میکند. اما اینها اصلا درست نیست. من فکر میکنم هوش مصنوعی، به دلیل دادهها و اطلاعات فراوانی که دارد،اتفاقا میتواند باعث رشد و پیشرفت سینما شود نه این که باعث از دست رفتن آن بشود.»
رافعی با اشاره به نکات مثبت حضور هوش مصنوعی در سینما افزود: «ما به وسیله هوش مصنوعی میتوانیم راهکارهای متفاوتی را، مثلاً در فیلمنامهنویسی، تمرین کنیم. وقتی میخواهیم شخصیتپردازی انجام دهیم و مسیر داستانی را انتخاب کنیم، باید تا انتها پیش برویم و ببینیم شخصیت داستانمان چه میشود. اما هوش مصنوعی شاید بتواند چند مسیر را در مقابل نویسنده قرار دهد و بگوید که این چند مسیر هم وجود دارد، اما در نهایت خود فیلمنامهنویس است که انتخاب میکند. یعنی نه اینطور که همه کار را هوش مصنوعی انجام دهد، اما این ابزار میتواند کمک دهنده نویسندگان سینما برای تشخیص مسیر داستانی بهتر و جذابتر باشد.»
او در ادامه به نقش هوش مصنوعی در تدوین آثار پرداخت و با تاکید بر اینکه تدوین یک موضوع خلاقه است و نیاز به نیروی انسانی دارد گفت: «در زمینه تدوین، بله، این یک فن و تکنیک است، به وسیله تکنولوژی هم پیش میرود، اما یک احساس نیز پشت این روند وجود دارد. من میتوانم ثانیهای، پلانی و صحنهای را جابهجا کنم، اما احساس بازیگری که درون فیلم حضور دارد باید درک کرد و براساس آن تغییرات را ایجاد کرد. مثلا اگر بازیگر در صحنهای اشک در چشم دارد، نباید کات داد. این را تدوینگر انسانی میتواند تشخیص دهد و برایش تصمیم بگیرد. اما اگر تدوین به دست هوش مصنوعی سپرده شود، تکنیک بر اساس دادههای ورودی عمل میکند و مثلاً میگوید فیلم باید اینقدر باشد یا ریتم تدوین باید این شکلی باشد. این حالت، جنبه احساسی را از اثر حذف میکند.»
رافعی تأکید کرد: «من احساس میکنم بحثهایی که درباره هوش مصنوعی و جایگزینی آن با کارگردان یا فیلمنامهنویس مطرح میشود، در نهایت به این نتیجه خواهد رسید که این فقط یک ابزار است و باید از آن استفاده کرد، نه اینکه جایگزین نیروهای انسانی شود. بلکه میتواند به عنوان یک دستیار و ابزار چه در تدوین و چه در فیلمنامهنویسی در اختیار کارگردان قرار گیرد و وظایف خود را حتی بیشتر از یک دستیار انسانی انجام دهد.»
او در پاسخ به پرسشی درباره فرهنگسازی استفاده از هوش مصنوعی در فضای هنری کشور و اینکه آیا آگاهی لازم برای استفاده از آن وجود دارد، گفت: «وقتی ما از سینمای جهانی و هالیوود عقبتر هستیم و میبینیم که آنها از هوش مصنوعی استفاده کرده و از ترسها و نگرانیهایش عبور کردهاند، دیگر نیازی نیست که اینجا بخواهیم از صفر فرهنگسازی کنیم. تجربه آنها نشان داده که چگونه باید از هوش مصنوعی استفاده کرد و چگونه این فناوری میتواند به کمک تکنیک بیاید. بنابراین نیازی به اختراع دوباره چرخ نیست؛ باید همان مسیری را که آنها پیمودهاند، گامبهگام دنبال کنیم.»
آینده دوبله با آموزش، تشکل و شناخت فناوری گره خورده است
رافعی در بخش دیگری از صحبتهایش به نمونههای داخلی مثل بازسازی حرکات صورت نوزاد در فیلم «موسی کلیم الله»، یا بازسازی صدا در فیلم «صیاد» و استفاده هایی در سریال «مهمان ناخوانده» اشاره کرد و گفت: «بله من موارد استفاده شده در داخل را دیدهام و رصد کردم. اما متاسفانه باید بگویم کیفیت این نمونهها، به نظر من، بسیار ضعیف بوده و متأسفانه به صورت اورجینال و طبیعی کار نشده است. مشخص است که در ایرانی هنوز خیلی کار داریم.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا هوش مصنوعی میتواند باعث کاهش نیاز به نیروی کار انسانی در پشت صحنه شود و آیا کم شدن نیروی کار در صحنه مثبت است یا خیر، اظهار کرد: «به نظر من، کم شدن نیروی انسانی در جایی که نیازی به آنها نیست بهتر هم هست. وقتی قرار است یک محصول ویژه و کامل به تماشاگر ارائه بدهیم، هوش مصنوعی میتواند با کمترین زمان ممکن و کمترین بهکارگیری نیروی انسانی، این کار را انجام دهد. اما باید نیروهای انسانی را در بخشهایی به کار گرفت که هوش مصنوعی قادر به فعالیت در آنها نیست. مثل این است که بگوییم کارخانهای مانند سایپا یا ایرانخودرو را فقط به این دلیل که کارگران بیکار نشوند، تعطیل نکنیم، در حالی که فناوری میتواند همان محصول را با کیفیت تحویل دهد. این مثال عجیبی است، اما نشان میدهد که باید تعادل را پیدا کرد.»
او در پایان گفت: «هوش مصنوعی اگر به درستی و به عنوان یک ابزار کمکی به کار گرفته شود، میتواند جایگاه خود را در سینمای ایران پیدا کند؛ اما نباید فراموش کنیم که احساس، خلاقیت و نگاه انسانی هنوز مهمترین بخش سینما باقی مانده است.»