حمله به رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با اسم رمز باتوم

ناظران باور نمیکنند گردانندگان رجانیوز اطلاع یا تحلیلی از تلاشهای ساختار سیاسی برای بازگرداندن آرامش به کشور که در سال ۱۴۰۳ تا حد زیادی از بین رفته بود، نداشته باشند. هم آنها باخبرند، هم مطالبهگران اجرای وعده صادق ۳ و هم تجمعکنندگان حجاب که چند ماه قبل از مقابل مجلس جمعآوری شدند.
– محسن صالحیخواه؛ چند جمله از سخنرانی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در مراسم سالگرد تاسیس دانشگاه آزاد کافی بود تا دومین مقام عالیرتبه نظامی کشور، مورد حمله جریان تندروی داخلی قرار بگیرد. پرچمدار این حملات سایت خبری رجانیوز بود که بعد از واکنشها و انتقاداتی که دید، از عبارت خفقان وفاق برای پاسخ به آنها استفاده کرد.
سرلشکر محمد باقری روز ۵ خرداد در این مراسم سخنرانی کرد و بخشهایی از صحبتهای او واکنشبرانگیز شد. باقری در قسمتی از صحبتهای خود گفت: «نیاز ما [نیروهای مسلح] صرفاً به علوم فنی و فناوریهای صنعتی محدود نیست. جامعه بسیار پیچیده و در حال تحول ما نیاز به کار علمی دارد اگر فرماندهی انتظامی بخواهد با رویکرد سخت و باتوم و دشنه برخورد کند راه به جایی نمیبرد. ما نیاز به تدبیر داریم. افسر پلیس ما باید نسل جدید را بخوبی بشناسد و رگ خواب او را بداند و جامعهای را که امنیتش به آنان سپرده شده، اداره کنند.»
اقدام اول؛ واکنش تند رجانیوز
رجانیوز تحت مدیریت میثم نیلی، به عنوان ارگان غیررسمی جبهه پایداری شناخته میشود. هرچند یافتههای خبرنگار فرارو نشان میدهد که مدتهاست بین نیلی و حلقه رجانیوز با بدنه رسمی این جبهه فاصله زیادی به وجود آمده است. این سایت در واکنش به صحبتهای باقری نوشت: «کمتر از شش ماه زمان کافی بود تا تصویر سردار باقری بر دیوارنگاره «جنگبلد» جای خود را به فرماندهای بدهد که پیام نوروزیاش را از تخت جمشید و بدون لباس نظامی میدهد؛ به جای وزیر خارجه درباره پاسخ رهبری به نامه ترامپ توضیح میدهد و مسئولان را از صحبت با نسل جدید با باتوم بر حذر میدارد.»
در بخش دیگری از گزارش آمده است: «با وجود حمایت صریح رهبر انقلاب از نیروهای نظامی برای اجرای دستور روشن معظمله در راستای تغییر محاسبات دشمن، چطور در فاصله کوتاهی چنین مواضعی از سوی فرمانده ستاد کل بروز میکند؛ آنهم بدون کوچکترین اشاره به مأموریت «وعدهصادق۳»؟ فرمانده دغدغهمند «گفتگو با نسل جدید» تاکنون در چند نشست دانشگاهی حضور یافته و به سوالات نسل جدید پاسخ داده یا درباره حل مشکل سربازی «نسل جدید در حال تحول» که مستقیماً به زیرمجموعه ایشان مربوط است، چه اقدامی انجام داده است؟ این پرسشها و امثال آن، گرههای مهمی از این ابهام را باز خواهد کرد که چرا تصویر ماندگار باقری و حاجیزاده در وعدهصادق۱، این روزها به چنین چهرهای با چنین مواضعی تغییر یافته است.»
اقدام دوم؛ خفقان وفاق
رجانیوز پس از واکنشهای تندی که با آن روبرو شد، گزارش دیگری روی خروجی برد که در نوع خود جالب توجه بود. تیتر گزارش این بود: «اتحاد اصلاحطلبان و نواصولگرایان در حمله به رجانیوز؛ وقتی خفقان وفاق، تحمیل چند پرسش ساده از سردار باقری را هم ندارد!» سپس در این گزارش محور را بر این گذاشت که منتقدان گفتند آنها به خاطر نقد به سردار باقری، در واقع به رهبری نقد کردند چرا که میگویند «همه اقدامات با نظر و هماهنگی رهبری انجام میشود». سپس چند مورد از تناقض عملکرد سرلشکر فیروزآبادی رئیس پیشین ستادکل با نظرات رهبری را آوردند و در انتها نیز به سیدابراهیم رئیسی رسیدند. رجانیوز در این باره نوشت: «از سوی دیگر کسانی امروز از منصوب رهبری بودن دفاع میکنند که هر روز و هر شب شدیدترین حملات را به دیگر منصوبین رهبری، مانند دکتر سعید جلیلی، حسین شریعتمداری یا پیمان جبلی روا میدارند و هیچکس از «مصونیت منصوبین» سخنی به میان نمیآورد. آیا آنان حکم از طرف رهبر انقلاب ندارند؟ یا مگر شهید رئیسی از اسفند سال ۱۳۹۴ تا تیر ۱۴۰۰ منصوب رهبری در دو جایگاه تولیت آستان قدس رضوی و ریاست قوه قضاییه نبود؟ پس چرا به او و حتی خانوادهاش به شکل شبانهروزی توهین و تهمت زده میشد؟پاسخ به این استاندارد دوگانه، هویت بسیاری از مدعیان دفاع از ولایت را آشکار میسازد. البته رهبر انقلاب خود در سال ۱۳۹۴ این گزاره غلط را آشکارا رد کردهاند و فرمودند:«حرف منصوب رهبری، حرف شخص اوست و نظر بنده تنها چیزی است که خودم اعلام میکنم؛ حتی ممکن است نظر برخی منصوبین در حوزههای سیاسی و اجتماعی با نظر بنده تفاوت داشته باشد.»
چرا رجانیوز خطا میکند؟
بر خلاف آنچه رجانیوز نوشت، کمترین سهم از واکنشها به حمله آنان، مربوط به انتصاب رئیس ستادکل نیروهای مسلح از سوی مقام رهبری است. اظهارات رجانیوز درباره صحبتهای سرلشکر باقری از چند جهت واکنشبرانگیز شد. ابتدا این که رسانههای داخلی نمیتوانند مانند رجانیوز به این مسائل بپردازند و درباره بسیاری از مسائل مربوط به نیروهای مسلح بنویسند یا پرسشی داشته باشند. اما رجانیوز چنین وضعیتی ندارد. به راحتی و سلامت از خطوط قرمز ترسیمشده عبور میکند و کار خود را ادامه میدهد. البته این منحصر به رسانه نیست. فواد ایزدی، استاد دانشگاه تهران نیز که از لحاظ سیاسی در همین جرگه قرار میگیرد، پس از انتشار پیام نوروزی باقری از تخت جمشید، انتقاداتی نسبت به این رفتار داشت که آن زمان نیز همین سوالات مطرح شد. اما هیچ کدام از این طرف ها نمیگویند به موازات این کنشهای رئیس ستاد کل، رزمایشها و اقدامات نظامی نیز در دستور کار قرار داشته و دارد که طرف مقابل محاسبه غلطی نداشته باشد.
نکته بعدی این است که ناظران باور نمیکنند گردانندگان رجانیوز اطلاع یا تحلیلی از تلاشهای ساختار سیاسی برای بازگرداندن آرامش به کشور که در سال ۱۴۰۳ تا حد زیادی از بین رفته بود، نداشته باشند. هم آنها باخبرند، هم مطالبهگران اجرای وعده صادق ۳ و هم تجمعکنندگان حجاب که چند ماه قبل از مقابل مجلس جمعآوری شدند. اگر تحولات را در یک تصویر بزرگ ببینیم، متوجه میشویم که این روند از ماهها پیش آغاز شده است. همانطور که تلاشهای زیادی صورت میگیرد تا جامعه نسبت به مذاکرات ایران و آمریکا خیلی خوشبین یا خیلی بدبین نشود، از سوی دیگر این تلاش در جریان است که این پیام توسط جامعه دریافت شود که جمهوری اسلامی ایران به دنبال بحران نیست و تا آخرین لحظه دیپلماسی را رها نمیکند. اگر روزی بحران اتفاق افتاد، آن زمان است که از خود دفاع میکنیم و آغازکننده بحران نیستیم. این خطوط را میتوان از لابلای صحبتهای عالیترین مقامات کشور استخراج کرد.
قطع برخوردهای پینگپونگی با رژیم اسرائیل از آبان ۱۴۰۳، جلوگیری شورایعالی امنیت از ابلاغ قانون حجاب و جمعآوری آمرین به معروف از جمله اقداماتی است که مجموعه حاکمیت برای بازگرداندن آرامش به کشور در دستور کار قرار داد. سال 1403 جامعه ایران به دلایل مختلف ناآرام بود که بخشی از آن به حوزه تهدیدها برمیگشت. در چنین شرایطی، قاعدتاً حفظ امنیت کشور و آرام نگه داشتن جامعه بر عملیات وعده صادق ۳ ارجحیت دارد که اگر برای منافع ملی یا ایدئولوژیک مفید بود، تا کنون به طور قطع انجام شده بود.
بخش دیگری از برآشفتگی رجانیوز به این موضوع برمیگردد که دومین مقام عالیرتبه نظامی در ایران، صحبتهایی کرد که خارج از منظومه فکری آنان بود. در واقع آنچه باقری مطرح کرد، اگر به حیطه عمل برسد، عصاره سالها تجربه استفاده از باتوم و دشنه (به عنوان نماد زور فیزیکی) در این حوزه است که نتیجه آن را میتوان به خوبی مشاهده کرد. اما چون این حلقه طرفدار شرایطی است که وقایع تابستان و سپس پاییز ۱۴۰۱ را رقم زد، به طور طبیعی نمیپسندد که این روش کنار گذاشته شود. حال در این حوزه ممکن است پس از انتقاداتی که به آن میشود، از آزادی بیان و نقد نیز صحبت کنند – که به آنها نمیآید - مسئلهای دیگر است